جدول جو
جدول جو

معنی هان کاو - جستجوی لغت در جدول جو

هان کاو
از شهرهای مرکزی چین و بزرگترین شهر تجارتی آن کشور که در ساحل چپ رود یانگ تسه و محل تلاقی آن با رود هان کیانگ واقع شده و مرکز ایالت هوپه (هوبه) میباشد و بوسیلۀ یکی از دو رود مذکور از شهر هان یانگ و بواسطۀ دیگری از شهر هوچانگ مفروز شده و در حقیقت این سه شهر روی هم شهر واحدی را که نزد چینیان به نام ووهان معروف است و مجموع جمعیت آن در سال 1953م، بالغ بر یک میلیون و نیم بود تشکیل میدهند، این شهر در جنگ جهانی دوم صدمات فراوانی دیده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سان ساو
تصویر سان ساو
سان ساو
سوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فسان، فسن، سان، سنگ ساو، سامیز، مسنّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روان کاو
تصویر روان کاو
روان کاو
متخصص در روانکاوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آن کاو
تصویر آن کاو
آن کاو
آن کس که او
فرهنگ فارسی عمید
هانگ چاو
هانگ جو، یکی از شهرهای تاریخی چین و مرکز ایالت چه کیانگ است، این شهر در ساحل رود تسن تانگ و در انتهای خلیج هانگ چاو قرار گرفته و دارای موقع تجارتی مناسبی است، جمعیت آن در سال 1953م، بالغ بر 700000 تن بوده است، این شهر در پای یک سلسله تپه های زیبا ساخته شده و دارای باغهای باصفا، عمارات زیبا، دستگاههای بافت پارچه های ابریشمی فراوان با کشتی های بسیار روی نهرها وکانالهای متعدد آن و تجارت پر جنب و جوش میباشد، دانشگاه بین المللی چه کیانگ و کالج مسیحی هانگ چو، در این شهر قرار دارد، (از دایره المعارف بریتانیکا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاو کاو
تصویر کاو کاو
کاو کاو
تفحص تجسس تفتیش، کندن حفاری، بناخن کاویدن (داغ زخم و غیره را) : (از کاو کاو ناخن مطرب درین بهار جوشیده خون تازه ز داغ کهن مرا . {یا به کاو کاو بودن، در بحث و گفتگو بودن: (تا کی بر شیر و گاو باشی با هر دو بکاو کاو باشی) (تحفه العراقین)
فرهنگ لغت هوشیار
خانک او
آب سرد
فرهنگ گویش مازندرانی
ان کا
آنها
دیکشنری اردو به فارسی